اندیشه نوشت

اشکالات تعریف مشهور از تبادر

علامات حقیقت و مجاز

در جلسات گذشته گفته شد حضرت امام (ره) اولین کسی هستند که به ابهام تعریف تبادر التفات پیدا کرده و سعی در روشن کردن آن تعریف دارند. ایشان دو تعریف از تبادر را ذکر می کنند که پس از ایشان آقای سبحانی، تعریف سومی را ارائه می دهند.

تعریف مشهور: انسباق یک معنا نسبت به معانی دیگر.

حضرت امام: انسباق معنا از لفظ در مقایسه با لفظ همراه قرینه.

آیت الله سبحانی: خطور معنا به ذهن، مجرد از هر قرینه.

اشکال های تعریف مشهور

حال سوال قابل طرح در اینجا این است که چرا مرحوم امام و آقای سبحانی تعریف مشهور را نپذیرفته و تعریف دیگری ارائه کرده اند؟

در جواب باید گفت: آنها به تعریف مشهور اشکالاتی وارد می دانند که عبارت است از:

اولین اشکال

اشکالی که حضرت امام آن را مطرح کرده و آیت الله سبحانی  هم پذیرفته اند نقض تعریف مشهور به «اشتراک لفظی» است. چرا که «انسباق» در آنجا وجود ندارد.

دومین اشکال

اشکال دومی که حضرت امام با توجه به آن دو مقدمه مطرح می کنند این است که: شما انسباق را در سبقت گرفتن معنای حقیقی از مجازی می دانید که این نشان دهنده این است که شما بحث را مختص به استعمال حقیقی و مجازی دانسته اید در حالی که ما در آن مقدمه هم گفتیم که بحث اعم از استعمال و اطلاق و تنطق و ... است.

سومین اشکال

اشکال سومی که امام مطرح کرده اند این است که شما در تعریفتان قید «مجرد عن کل قرینه» را بیان کرده اید و در صدد این بوده اید که در استعمال مجازی، نفی تبادر کنید در حالی که ما در مجاز هم انسباق داریم؛ چون در آنجا هم ابتدا از لفظ همان معنای حقیقی کلمه به ذهن متبادر می شود و سپس به وسیله قرینه ذهن به سوی معنای مجازی می رود.

یعنی اشکال امام در اینجا این است که قید «مجرد عن کل قرینه» لغو است و شما هم در استعمال حقیقی و هم در استعمال مجازی انسباق و تبادر دارید.

نکته: از بین این سه اشکال، آقای سبحانی تنها اشکال اول را به مشهور وارد دانسته و اشکال های دوم و سوم را مطرح نکرده اند.

بررسی اشکال اشتراک لفظی

یکی از سوال هایی که ممکن است در رابطه با اشکال اول مطرح شود این است که: آیا مشهور به اشتراک لفظی توجه و التفات داشته اند؟ یعنی آیا آنها میخواستند تبادر را به گونه ای مطرح کنند که اشتراک لفظی را هم دربر گیرد؟

آنچه از ظاهر کلمات برخی از آنها به دست می آید این است که:

اولا بحث را مختص به مقام استعمال دانسته و علامات را صرفاً برای تشخیص معنای حقیقی از مجازی مفید می دانند. یعنی اگر کسی مانند حضرت امام بحث را به وضع ببرد که یکی از وجوه هم بحث اشتراک لفظی خواهد بود و در آن صورت این اشکال وارد است اما اگر کسی بحث را مختص به استعمال و تشخیص معنای حقیقی از مجازی کند دیگر در این صورت «اشتراک لفظی» محل بحث نیست.

ثانیاً بحث دیگری که بین اصولیین صورت گرفته است این است که آیا تبادر تنها علامت حقیقت است یا عدم آن هم علامت مجاز است؟ حال در این بحث اگر کسی قائل شود تنها تبادر علامت حقیقت است نه اینکه عدم تبادر هم علامت مجاز باشد، در این صورت اشکال اشتراک لفظی به او وارد نخواهد بود یعنی دیگر میتوانیم بگوییم در اشتراک لفظی تبادر جاری نیست و ما نمیتوانیم حقیقت بودن معنای آن را اثبات کنیم نه اینکه بتوانیم مجاز بودن معنای آن را اثبات کنیم. که در این فرض میگوییم تبادر در اشتراک لفظی راه ندارد و نقض اشتراک لفظی به ایشان وارد نیست. به عبارت دیگر اشتراک لفظی هم مانند فرضی است که ما از فردی تبادر واژه ای را طلب می کنیم در حالی که او عالم به لغت نبوده و نمیتواند تبادر کند. حال آیا کسی میتواند بگوید چون این فرد تبادر نکرده است پس معنای آن واژه مجاز است؟! قطعاً چنین نیست.

نظرات  (۱)

۳۰ دی ۹۳ ، ۲۳:۳۶ سید محمد میرهاشمی

در پی اهانت به پیامبر(ص)و حمایت ار حضرت محمد(ص)

ختم صلوات داریم 

تعداد رو تو نظرات بنویسید

منتظرم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">