اندیشه نوشت

۱۵ مطلب با موضوع «اصول :: علامات حقیقت و مجاز» ثبت شده است

تعاریف مختلف تبادر

حضرت امام (ره) علامات حقیقت و مجاز را برای کشف رابطه لفظ و معنا بیان می کردند، و می فرمودند: تفاوتی هم ندارد که در مقام استعمال باشد یا در وضع یا اطلاق و یا استعمال غلط.

اولین علامت، تبادر است که در بین محقق اصفهانی و آقا ضیاء و ... اختلافاتی وجود دارد و امام می فرمایند: منشأ این اختلافات عدم تعریف واحد از تبادر و انسباقی است که در تعریف تبادر مطرح شده.

مرحوم امام دو فرض را برای معنای «انسباق» بیان می کنند:

1. انسباق معنا نسبت به معانی دیگر

2. انسباق معنا از حاق لفظ نه از معانی دیگر که در مقابل آن لفظ همراه با قرینه است.

تعریف تبادر

ما به تبع بحث های کفایه وارد بحث تبادر و تعریف آن شدیم. مرحوم آخوند تبادر را «انسباق معنی به ذهن از لفظی که مجرد از قرائن است» می دانند. بعد از مرحوم آخوند همه به تبع ایشان در تعریف تبادر همان «انسباق» را طرح می کردند. مرحوم آقا ضیاء و محقق اصفهانی هم از جمله همین اصولیین هستند که رفت و برگشت هایی را در ذیل این تعریف مطرح کرده اند و مرحوم حضرت امام از این رفت و برگشت ها به این نتیجه رسیده اند که: تعریف مشترکی از تبادر وجود ندارد و به همین دلیل می گویند: باید دقت بیشتری در تحلیل تبادر و معنای انسباق صورت بگیرد.

سوالی که مرحوم حضرت امام آنرا مطرح می کنند این است که مراد شما از «انسباق» چیست؟ سبقت چه چیزی از چه چیزی را شما انسباق می گویید؟

سه حالت برای انسباق تصویر می شود:

تعریف تبادر

بحثمان در علامات حقیقت و مجاز بود که گفتیم: امام دو مقدمه برای کل این بحث مطرح کرده اند:

1. ثمره علامات حقیقت و مجاز فقط در استعمال نیست بلکه در وضع هم هست.

2. مراد از وضع، فقط وضع تعیینی نیست بلکه ما با اصل پیوند لفظ با معنا کار می کنیم و در مواردی مختلفی ثمره دارد مانند: استعمال ثلاثی، استعمال غلط، اطلاق، صرف تصور لفظ.

به همین دلیل بهتر است به جای عنوان «علامات حقیقت و مجاز» از عنوان «علامات حقیقت و غیر حقیقت» استفاده کنیم که شامل مجاز و اطلاق و استعمال غلط و تنطق و استعمال می شود.

اما گفتیم لازمه کلام امام این است که وضع و استعمال دو پوشه عرفی و عقلایی دیده شود.

جایگاه علامات حقیقت و مجاز از دید مرحوم محقق اصفهانی و مرحوم آقا ضیا

جایگاه بحث از منظر محقق اصفهانی

بحثمان در علامات حقیقت و مجاز بود که گفتیم حضرت امام (ره) دو مقدمه برای این بحث طرح کرده و نتیجه می گرفتند که این علامت ها برای مقام وضع است نه استعمال.

محقق اصفهانی بیانی شبیه همین بیان امام را در تبادر مطرح می کردند:

ایشان در جواب مشهور می گفتند که وضع، علت تبادر نیست بلکه مقتضی آن است و با تصویر مقتضی بودن اصل وضع برای تبادر نتیجه می گرفتند که دوری که مشهور بر اساس علم به وضع تصویر می کردند درست نبوده و ذات وضع ربطی به علم و جهل ندارد هر چند در ادامه می گفتند با تصویر ذات وضع و مقتضی بودن آن برای تبادر هم دور قابل تصویر است اما نحوه تصویر این دور متفاوت با بیان مشهور بود که در نهایت هم باید با اجمال و تفصیل این دور را جواب داد.

جایگاه بحث علامات حقیقت و مجاز از دید محقق اصفهانی

در جلسات گذشته گفتیم حضرت امام (ره) برای بحث علامات حقیقت و مجاز دو مقدمه بیان کرده و با جدا کردن پوشه ها، جایگاه بحث علامات حقیقت و مجاز را روشن کردند. سایر بزرگان این بحث را ذیل تبادر طرح کرده اند به دلیل اینکه تبادر را معلول وضع دیده اند.

مرحوم آخوند تبادر را «انسباق معنا به ذهن به مجرد سماع لفظ و با غض نظر از اراده متکلم و قرینه» معنا کردند و بیانی در مورد علیت یا اقتضای وضع نسبت به تبادر نداشتند اما شاگردان ایشان بحث را به فضای علیت برده اند که از جمله آنها مرحوم محقق اصفهانی (ره) است.

عبارت نهایه الدرایه:

ایشان در نهایه الدرایه این چنین عبارت می آورند:

وضع مقتضی تبادر است نه علت آن

معنى کون التبادر علامة، کونه دلیلا إنّیّا على الوضع‏

معنای اینکه تبادر علامت وضع است به این جهت است که تبادر به شکل برهان انی ما را از معلول به علت منتقل می کند.