اندیشه نوشت

تعریف تبادر

بحثمان در علامات حقیقت و مجاز بود که گفتیم: امام دو مقدمه برای کل این بحث مطرح کرده اند:

1. ثمره علامات حقیقت و مجاز فقط در استعمال نیست بلکه در وضع هم هست.

2. مراد از وضع، فقط وضع تعیینی نیست بلکه ما با اصل پیوند لفظ با معنا کار می کنیم و در مواردی مختلفی ثمره دارد مانند: استعمال ثلاثی، استعمال غلط، اطلاق، صرف تصور لفظ.

به همین دلیل بهتر است به جای عنوان «علامات حقیقت و مجاز» از عنوان «علامات حقیقت و غیر حقیقت» استفاده کنیم که شامل مجاز و اطلاق و استعمال غلط و تنطق و استعمال می شود.

اما گفتیم لازمه کلام امام این است که وضع و استعمال دو پوشه عرفی و عقلایی دیده شود.

مفهومی بودن تخصص وجود از دید آیت الله جوادی

بحثمان در تخصص وجود بود که عرض کردیم لازمه مبنای آیت الله جوادی آملی این است که هر سه نوع تخصص را اثباتی و مفهومی معنا کنند:

تخصص نوع سوم: روشن است که ایشان ماهیت را کاملا مفهومی و اثباتی می دانند و جایگاهی در ثبوت برای آن قائل نیستند.

تخصص نوع دوم: لازمه حقیقی و ثبوتی دیدن این نوع، بردن مرتبه و حد در خارج است که ایشان آن را قبول ندارند.

تخصص نوع اول: ایشان می گویند که ما تا زمانی که در فلسفه با مراتب و تشکیک کار کنیم به ثبوت و ذات نمی رسیم و چون در مقابل مرتبه اعلی مراتبی دیده می شود مرتبه اعلی محدود شده و نمی تواند واجب باشد بلکه با صادر اول کار می کنیم نه واجب. حال از آنجا که ما ثبوت را واجب می دانیم بحثمان در اینجا کاملا مفهومی است. و زمانی هم که در عرفان با نفی تشکیک کار کنیم در آنجا هم چون رسیدن به ذات ممکن نیست با مظهر اول و فیض منبسط کار می کنیم. یعنی چون ثبوت، ذات واجب است و رسیدن به آن ذات ممکن نیست بحث ما در عرفان هم اثباتی و مفهومی خواهد بود و ما ثبوتی نداریم.

جایگاه علامات حقیقت و مجاز از دید مرحوم محقق اصفهانی و مرحوم آقا ضیا

جایگاه بحث از منظر محقق اصفهانی

بحثمان در علامات حقیقت و مجاز بود که گفتیم حضرت امام (ره) دو مقدمه برای این بحث طرح کرده و نتیجه می گرفتند که این علامت ها برای مقام وضع است نه استعمال.

محقق اصفهانی بیانی شبیه همین بیان امام را در تبادر مطرح می کردند:

ایشان در جواب مشهور می گفتند که وضع، علت تبادر نیست بلکه مقتضی آن است و با تصویر مقتضی بودن اصل وضع برای تبادر نتیجه می گرفتند که دوری که مشهور بر اساس علم به وضع تصویر می کردند درست نبوده و ذات وضع ربطی به علم و جهل ندارد هر چند در ادامه می گفتند با تصویر ذات وضع و مقتضی بودن آن برای تبادر هم دور قابل تصویر است اما نحوه تصویر این دور متفاوت با بیان مشهور بود که در نهایت هم باید با اجمال و تفصیل این دور را جواب داد.

جایگاه بحث علامات حقیقت و مجاز از دید محقق اصفهانی

در جلسات گذشته گفتیم حضرت امام (ره) برای بحث علامات حقیقت و مجاز دو مقدمه بیان کرده و با جدا کردن پوشه ها، جایگاه بحث علامات حقیقت و مجاز را روشن کردند. سایر بزرگان این بحث را ذیل تبادر طرح کرده اند به دلیل اینکه تبادر را معلول وضع دیده اند.

مرحوم آخوند تبادر را «انسباق معنا به ذهن به مجرد سماع لفظ و با غض نظر از اراده متکلم و قرینه» معنا کردند و بیانی در مورد علیت یا اقتضای وضع نسبت به تبادر نداشتند اما شاگردان ایشان بحث را به فضای علیت برده اند که از جمله آنها مرحوم محقق اصفهانی (ره) است.

عبارت نهایه الدرایه:

ایشان در نهایه الدرایه این چنین عبارت می آورند:

وضع مقتضی تبادر است نه علت آن

معنى کون التبادر علامة، کونه دلیلا إنّیّا على الوضع‏

معنای اینکه تبادر علامت وضع است به این جهت است که تبادر به شکل برهان انی ما را از معلول به علت منتقل می کند.


مفهومی بودن بحث تخصص وجود از دیدگاه آقای جوادی

چنانکه در جلسات گذشته بیان کردیم آیت الله مصباح و آقای فیاضی بحث تخصص وجود را صرفاً اثباتی و مفهومی می دانستند.

در این جلسه بر آنیم تا اثباتی یا ثبوتی بودن این بحث را از دیدگاه آیت الله جوادی آملی بررسی کنیم.

ایشان در تعلیقه، عبارت مرحوم ملا صدرا را طرح کرده و می فرمایند: ملا صدرا سه نوع تخصص را بیان می دارد که تخصص نوع اول را واجب معنا کرده و تخصص نوع دوم را  تشکیک در مراتب و سوم تخصص به ماهیت می داند.

آیت الله جوادی می فرمایند تخصص نوع سوم که به ماهیت است صرفاً یک بحثی مفهومی است و در فلسفه و ثبوت جایگاهی ندارد.

«کثرت وجود به سبب ماهیّت، کثرتی بالعرض بوده و از محلّ بحث اصیل فلسفی خارج است»(رحیق مختوم جلد 1-1 -  صفحه 360)